جدول جو
جدول جو

معنی تخت مشک - جستجوی لغت در جدول جو

تخت مشک
(تَ مُ)
دهی از دهستان بارمعدن در بخش سرولایت شهرستان نیشابور است که در دوهزارگزی جنوب باختری چکنه بالا قرار دارد. کوهستانی و معتدل است و 170 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری و ابریشم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ مَ لِ)
ده کوچکی است از دهستان نیکشهر شهرستان چابهار که در سی هزارگزی شمال باختری نیکشهر و بر کنار راه شوسۀ چابهار به ایران شهر واقع است و 35 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
از کوهستانها و ییلاقهای شاه کوه و ساور. رجوع به سفرنامۀ مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 127 و ترجمه وحید ص 159 شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
ده کوچکی از دهستان بهمئی گرمسیر در بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان است که در سی وشش هزارگزی لک لک، مرکز دهستان، واقع است و 16 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(تَ تَ / تِ مَ)
تختۀ مشق. لوحی که کودکان بر روی آن مشق خط کنند. (ناظم الاطباء). بی اضافت و با اضافت، تختۀ تعلیم. (آنندراج) ، هر چیزی که بسیار به استعمال آید. (از آنندراج) :
لوح دلی که آینۀ راز عالم است
حیف است حیف، تختۀ مشق هوس کنی.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اَ لًَْ)
آنکه زیرۀ گیوه سازد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(تُ تَ مِ)
دهی از دهستان مانه در بخش مانۀ شهرستان بجنورد است که در هشت هزارگزی شمال خاوری مانه و دوهزارگزی خاور راه مالرو شعبان به محمدآباد قرار دارد. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و پنبه و شغل اهالی زراعت است وراه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تخته مشق
تصویر تخته مشق
پلمه (لوح)
فرهنگ لغت هوشیار
از مناطق کوهستانی و ییلاقی شاه کوه و ساور استرآباد
فرهنگ گویش مازندرانی
صدای شکستن، صدایی نظیر شکستن یک باره و متوالی ظروف شیشه
فرهنگ گویش مازندرانی